سفارش تبلیغ
صبا ویژن
باروری دانش، تصور و فهم است . [امام علی علیه السلام]
آموزشی - مذهبی
درباره



آموزشی - مذهبی


حمید امامی راد
سلام به اهل دلی که بی ریا و با صفاست.قلب پر از محبتش همیشه به یاد خداست.دور از وجودتان هر چه درد و بلاست. مطالب وبلاگ ترکیبی از مسائل مذهبی و آموزشی (اکثرا آموزش ابتدایی) می باشد. امید است مورد توجه قرار گیرد. ملتمس دعای خیر دوستان هسنم.
لینک‌های روزانه
 
هیچکس واقعاً درمورد این مسئله حرف نمی‌زند اما یکی از اصلی‌ترین مسائلی که باعث می‌شود خانم‌ها نتوانند با هم کنار بیایند حسادت است. در دنیای حرفه‌ای امروز، این به یکی از این دو مورد تقسیم می‌شود: حسادت به خوب بودن شما در کاری که می‌کنید یا حسادت به ظاهر شما. این مشکلات مرتبط اما مجزا هرکدام به واقع نیازمند یک مقاله جدا هستند.مردما، با این شروع می‌کنیم: وقتی شما زیباتر از زنان متوسط هستید. خیلی از شما احتمالاً وقتی این موضوع را می‌خوانید، به آن احساس تنفر می‌کنید—هیچکدام از ما دوست نداریم قبول کنیم که کسی از ما زیباتر باشد یا حتی بدتر، اینکه بخاطر زیباتر بودنشان با آنها دشمنی کنیم. درواقع، خیلی از ما این مسئله را حتی پیش خودمان هم قبول نمی‌کنیم. درعوض، حسادت را به دشمنی تبدیل کرده و اجازه می‌دهیم همه وجودمان را بگیرد تا وقتیکه آن فرد کاری انجام دهد که بتوانیم تفسیر بدی از آن بکنیم و بعد به آن دلیل از او متنفر می‌شویم. دلیل نوشتن این مقاله این بود که یکی از دوستانم که وکیل است، از اینکه در محل‌کار جدیدش هیچکدام از زن‌ها دوستش ندارند نالان بود. من که دوران دانشگاه را با او سپری کردم دقیقاً می‌دانستم چه می‌گوید چون در دانشگاه هم برخورد دخترها با او همانطور بود بخاطر همین تعجب نکردم. چیزی که دوست داشتم به او بگویم این بود که مورد نفرت قرار گرفتن بخاطر جذابیت و زیبایی ارتباطی با وضعیت ظاهری شما ندارد. قسمت عمده‌ای از آن به این بستگی دارد که با ظاهرتان چکار می‌کنید. معمولاً پرطرفدارترین افراد کسانی نیستند که زیباترین باشند بلکه کسانی هستند که خودشان را به معرض نمایش می‌گذارند. منظورمان این نیست که برای اینکه همکاران حسودتان از شما خوششان بیاید، خودتان را بپوشانید، منظورمان این است که راه‌هایی هست که با حسادت و دشمنی زنان دیگر خورده نشوید. بااینکه زن‌ها تقریباً نسبت به هر زن زیبایی احساس حسادت می‌کنند اما از آنهایی که از جذابیت جنسی خود برای جلو افتادن بهره می‌گیرند، همیشه متنفر می‌شوند.



سه سوال پیش می‌آید که به بررسی آنها می‌پردازیم.
سوال اول :اصلاً چرا خانم‌ها حسود هستند؟ پاسخی برای این نداریم، اما ممکن است به این دلیل باشد که در اکثر مواقع هدف اصلی خانم‌ها در زندگی یافتن همسر یا همراه است و چیزی که مردها به دنبال آن هستند، زن‌های زیبا است. به همین دلیل بقیه زن‌ها وارد رقابت می‌شوند، حتی اگر در یک رابطه باشند یا اصلاً علاقه‌ای به آشنا شدن با مردی در محل‌کار خود را نداشته باشند. بااینحال، اینکه توجهی که به زن دیگری معطوف شده است را از آنِ خود نکنند برایشان ناراحت‌کننده است.

سوال دوم:
ما خانمها برای متوقف کردن چرخه شوم تنفر از همدیگر چه می‌توانیم بکنیم؟ باز هم باید بگوییم که پاسخی برای آن نداریم. همه ما می‌توانیم سهم خودمان را با شناخت حس حسادت خود و کار کردن روی مسائل و مشکلاتمان به جای خالی کردن آن بر سر دیگران، ادا کنیم. بااینحال، همانطور که در زیر مطرح می‌کنیم، گاهی‌اوقات، واقعاً به زنان زیبا حسادت نمی‌کنیم و فقط این مسئله که جذابیت جنسی بعنوان ابزاری حرفه‌ای برای پیشرفت استفاده می‌شود ناراحتمان می‌کند.

سوال سوم:
حالا که دوست من خود را موضوع حسادت همکارانش می‌بیند، چه می‌تواند بکند؟ خیلی از شما احتمالاً می‌گویید که این مسئولیت دوست من نیست که چیزی را عوض کند—که این حسادت به مشکلات دیگران ارتباط دارد و تقصیر او نیست. درست است، اما درست مثل خیلی چیزهای دیگر در زندگی، ممکن است حق با شما باشد اما بخاطر اخلاقیات خود توسط دیگران تخریب شوید. هر فرد باید تصمیم بگیرد که برای هر یک از میلیون‌ها رفتار متفاوت حاضر است چه بهایی بپردازد و استفاده از دارایی‌های ظاهریتان در زمینه کاری و حرفه‌ای تفاوتی نمی‌کند. دوستم به من می‌گوید که او کاری نکرده است (که از وقتی به دنیا آمده همینطور بوده و مردها نمی‌توانند چشم از او بگیرند. حتی اگر صبح به صبح سرتاپای خود را غرق کثافت هم بکند باز اینقدر جذاب است که همه را دنبال خود می‌کشاند). اگر شما هم کسی هستید که چنین داستان‌هایی را به خودتان می‌گویید، بد نیست که واقعاً بررسی کنید و ببینید که آیا واقعا هیچ کاری نمی‌کنید؟ اینطور که من می‌بینم، بیشتر اوقات وقتی زن‌ها از زنی در محل‌کار بدون هیچ دلیلی به غیر از جذاب بودن او متنفر می‌شوند، فقط به این خاطر نیست که آن زن فقط زیبا است. چرا؟ چون تعداد زیادی از زنان زیبایی بوده‌اند که من با آنها کار می‌کردم که بقیه زن‌ها از آنها متنفر نبودند. آیا به این دلیل است که آنهایی که مورد تنفر قرار می‌گیرند خیلی زیباتر هستند؟ نه. آیا به این دلیل است که آنهایی که مورد تنفر قرار می‌گیرند، بی‌بندوبارتر هستند؟ نه. پس چه؟ من خیلی به این موضوع فکر کرده‌ام و بهترین تحلیل که می‌توانم ارائه کنم این است که زن‌ها از زن‌هایی متنفر می‌شوند که از جذابیت ظاهر خود برای پیشرفت حرفه‌ای خود استفاده می‌کنند. هیچکس از آنجلینا جولی وقتی در لباس ساده اداری پشت میز نشسته و سخت مشغول کار کردن است متنفر نمی‌شود. زنان از آنجلینا جولی متنفر می‌شوند که دامن کوتاه و بلوز باز می‌پوشد و وقتی درمورد کارها سوال می‌کند، به همکار مرد یا رئیس اداره لبخندهای معنادار می‌زند. پس اگر زن‌ها از شما متنفر هستند و در درونتان به خود می‌گویید بخاطر حسادتشان است، اما باز هم می‌خواهید که بتوانید با همکاران زنتان خوب کنار بیایید، چند توصیه برای شما داریم:

1. بدانید که اگر بخواهید مدام درمورد زیبایی خود حرف بزنید، هیچوقت نمی‌توانید دوستی درمیان زنان پیدا کنید.

به مخاطبانتان بستگی دارد اما خیلی مطمئن می‌توانم بگویم که در 99% از مواقع، در این چند حالت هیچوقت نمی‌توانید نظر مساعد جنس موافقتان را جلب کنید: 1) اینکه درمورد موضوعی با زنی حرف بزنید و به زنی دیگر نسبت دهید که به شما حسادت می‌کند. 2) درمورد اینکه مردان زیادی به دنبال شما هستند، چه تحسین‌ و تمجیدهایی از زیباییتان از آنها دریافت می‌کنید، اینکه چطور مردی وقتی به شما خیره شده بود موقع رانندگی تصادف کرد، یااینکه بودن جای شما بخاطر اینهمه توجه چقدر سخت است، حرف بزنید. 3) درمورد اینکه مردهای شرکت چطور به شما خیره می‌شوند یا پیشنهاد آشنایی می‌دهند حرف بزنید. فقط به خاطر داشته باشید، هیچکس از افراد پر ادعا خوششان نمی‌آید و وقتی سعی می‌کنید مدام توجه دیگران را به یک جنبه از خودتان معطوف کنید، مردم متوجه می‌شوند و ممکن است نتیجه‌گیری‌هایی درمورد شما بکنند که چندان خوشایند نیست.

2. ارزش خودتان را تشخیص دهید.

تصور من از خیلی از زنانی که مقدار زیادی از وقت خود را صرف لاس زدن با این و آن و حرف زدن درمورد مسائلی که در بالا بیان شد می‌کنند، این است که منبع اصلی اعتمادبه‌نفس آنها ظاهرشان است. صرفنظر از اینکه آیا حرف من درست است یا نه، من این زن‌ها را کمتر از آنچه که واقعاً هستند پیچیده یا توانمند می‌بینم چون باور درونی خود آن که ظاهرشان بهترین چیزی است که دارند کاملاً آشکار است و نظر را جلب می‌کند و من به این دلیل چنین فکری می‌کنم که خودشان هم آن را باور دارند. خیلی از ما از نعمت داشتن ظاهری زیبا بهره‌مند هستیم و طبیعی است که بخاطر این ظاهر، اعتمادبه‌نغس بالایی به دست آوریم. اما دیگر دوران دبیرستان نیست. حرف من این است که از نظر حرفه‌ای خیلی مخرب است که بخواهیم صورت زیبایمان را مطرح کنیم. چرا؟ چون ارزش ما خیلی بیشتر از این است. ما باهوش و بلند‌پرواز و تواناییم. اگر بخواهیم اعتمادبه‌نفسمان را از ظاهرمان به دست آوریم، خیلی مهم است که آن جنبه از خودمان را در خانه بگذاریم چون مردم همان چیزی را از ما استنباط می‌کنند که به آنها نشان می‌دهیم و اگر مدام بخواهید از ظاهر خودتان تعریف کنید و توجه دیگران را به جذابیت فیزیکی خود بکشانید و با این و آن لاس بزنید، آنوقت همکارانتان شما را فردی یک بعدی خواهند دید و دیگر کسی ارزشی بر استعدادها و توانایی‌های درونی شما نخواهد گذاشت. شما بیشتر از یک صورت زیبا هستید. قدم پیش بگذارید و این حقیقت را در آغوش بگیرید.

3. عواقب وسیعتر جنسی کردن خودتان را بعنوان یک زن شاغل درک کنید.

من عمیقاً باور دارم که برای همه خانم‌های شاغل مخرب است اگر تصمیم بگیرند از ظاهرشان برای پیشرفت استفاده کنند. چرا می‌گویم "انتخاب کنند؟" چون به نظر من این یک انتخاب است. درست است، هیچکدام از ما انتخاب نکرده‌ایم که خدا ما را چگونه بسازد، اما خودمان انتخاب می‌کنیم سر کار چه لباسی بپوشیم یا چطور با همکارانمان یا مشتری‌ها ارتباط برقرار کنیم. با خودتان فکر می‌کنید که من می‌گویم زن‌ها نمی‌توانند هر چه که دوست داشته باشند بپوشند؟ درست است. منظور من دقیقاً همین است. یا فکر می‌کنید که می‌گویم زنها خودشان مسئول برخورد دیگران نسبت به ظاهرشان هستند؟ بله دقیقاً. چرا؟ چون ذات ما انسان‌ها اجتماعی است. زنان بسیاری واکنش‌‌های مثبتی به ظاهر خود دریافت می‌کنند و یاد می‌گیرند چطور همواره این واکنش‌ها را از طریق چیزهای ظریفی مثل ارتباط چشمی، زبان و بدن و امثال آن دریافت کنند. آیا ناخودآگاه کارهایی می‌کنید که در نظر دیگران عشوه آمدن است؟ چرا از کسی که به صداقت او اعتماد دارید سوال نمی‌کنید؟ من واقعاً اعتقاد دارم که دوستم خودش متوجه نیست که همیشه و در همه حالت در حال عشوه آمدن است. بعد از نوشتن این مقاله، فکر می‌کنم که خودم را قانع کرده‌ام که این موضوع را به او بگویم. عشوه کردن او اینطوری است: مانتوهای کوتاه و تنگ، کفش‌های پاشنه‌بلندی که هیکل و حرکات او را بهتر نشان دهد، لبخندی متفاوت برای مردان، تماس‌های کوتاه با دست‌ها و بازوهای مردان موقع حرف زدن با آنها، نزدیک‌تر از حد لازم ایستادن کنار مردها، تحسین کردن آنها، خنده‌های متفاوت با مردان، استفاده از تن‌های صدای متفاوت موقع حرف زدن با مردها، و هزار چیز دیگر. مطمئناً متوجه منظورم شده‌اید. مطمئن نیستم که دوستم می‌داند که رفتار او را مردان نسبت به رفتار او با زنان دیگر دنیایی تفاوت دارد اما تضمین می کنم که زنان شرکتی که در آن کار می‌کند، به خاطر این از او خوششان نمی‌آید که به او حسادت می‌کنند بلکه به این دلیل است که از رفتار او متنفر هستند.

نتیجه اینکه، اگر دختر زیبایی هستید، به این مسئله خوب فکر کنید: همان قدر که دوست دارید بخاطر زیباییتان نظر دیگران را جلب کنید، باید بدانید که هزینه زیادی برایتان خواهد داشت. وقتی نظر و توجه دیگران را به ظاهر خودتان جلب می‌کنید تا از طریق آن به پیشرفت حرفه‌ای و شغلی دست پیدا کنید، حتی اگر عمدی نباشد، به پایین‌ترین سطح زنان جامعه تبدیل می‌شوید، رابطه‌تان با زنان دیگر را خراب می‌کنید و توقعی ایجاد می‌کنید که همه زنانی که می‌توانند برای جلو افتادن از بقیه عشوه بیایند، باید اینکار را بکنند. همانطور که ذکر کردیم فقط ظاهرتان نیست که به شما ارزش می‌دهد. نباید به مردان برای مراقبت کردن از شما وابسته شوید. سعی کنید بیشتر از آن صورت زیبایتان باشید و مطمئن باشید اگر چنین باشید زنان و مردان هر دو به شما احترام گذاشته و دوستتان خواهند داشت.

اخذ: ایران ناز


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط حمید امامی راد 90/10/13:: 6:34 عصر     |     () نظر